مرتضی فیض آبادی

اخبار از همه جا

گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد و برمی گشت!

پرسیدند : چه می کنی ؟

پاسخ داد : در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و...

آن را روی آتش می ریزم !

گفتند : حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است ! و این آب فایده ای ندارد!

گفت : شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ، اما آن هنگام که خداوند می پرسد : زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی؟

پاسخ میدم : هر آنچه از من بر می آمد!

نویسنده: مرتضی فیض آبادی ׀ تاریخ: چهار شنبه 8 خرداد 1392برچسب:گنجشک و آتش , ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 44 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , feizabadi.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com